عرش الرحمٰن
خلیفةاللهی…
قلبی که عرشِ رحمان است.
قلب و روحی که آیینهی الله در زمین است.
گر آیینه خط بردارد،
گر جیوهی پشتش بریزد،
گر گرد و غبار، رویِ آیینه بنشیند،
دیگر آیینگی ندارد.
گر رو به جانبِ بلندای آسمان نباشد،
صورتگرِ شیطان جنی و انسی خواهدشد.
صورتگرِ دنیا و ما فیها…
نگار الله در آن منقّش نخواهدشد.
و وای از «کالاْءَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً» بودن!
لیک
گر وجه از سویِ الله به غیر نکرد،
غیرِ الله ندید،
تنها و تنها دست بر دامان الله زد
و
امین ماند و زیر بار این امانتِ سنگین شکست؛
آنوقت هر پارهاش، جلوهگرِ صفاتِ الله خواهدشد.
که الله فرمود:«أنا عندالمُنکسِرة قلوبُهم.»
ای آیینهی تمام نمایِ الله،
کمکم کن تا میزبانِ الله شوم!