سفیدِسفید
چند روزی است که مهمان حیاط خانه مان شده است. سفیدِسفید با یک حلقه دور پایش. معلوم است صاحبی دارد. وقتی راه می رود بال هایش را نمیه باز رها می کند. نوک بال هایش روی زمین کشیده می شود. می پرد توی باغچه. غذا می خورد و آب. نمی ادامه مطلب…
چند روزی است که مهمان حیاط خانه مان شده است. سفیدِسفید با یک حلقه دور پایش. معلوم است صاحبی دارد. وقتی راه می رود بال هایش را نمیه باز رها می کند. نوک بال هایش روی زمین کشیده می شود. می پرد توی باغچه. غذا می خورد و آب. نمی ادامه مطلب…
یا عالی بحّق علی… کیفی به همراه ندارم و نمیدانم چرا مانتوها نباید جیب داشتهباشد. شمارهی کفش را، قرص، توی مشت نگه میدارم. توی صف بازرسی میایستم. به میانهی صف که میرسم زنی عرب زبان، از راه نرسیده، در ته خط، شروع میکند به گرفتن صلوات. از نبی خاتم شروع ادامه مطلب…
امام حسین علیه السلام در گودال قتلگاه نجوا کرد: ربِّ، ربِّ… او در آن گودال، در محضر خدا بود. در آغوشش… او ثار الله است؛ نیازی به منادی قرار دادن نبوده است. بُعدی نبود که ندا دهد یا رب! او فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ قرار گرفت. و ادامه مطلب…