رقص
مسیر همیشگیام شدهاست. دستِ زندگی در دستم. سنگ ریزه را با نوک پایش به چند قدم جلوتر پرت میکند. با انگشت به گربهی روی دیوار اشاره میکند: وای چقده پشمالوئه! آهنگِ داد و فریاد، قلبم را به رقص در میآورد. زندگی ساکت میشود. با چشمانِ تسلیم کنندهاش نگاهم میکند. نگاهم ادامه مطلب…